چندی پیش دانش آموخته های رشته ی تغذیه به علت نا معلوم بودن حیطه ی وظایف شان در زمینه سلامت دست به اعتراض زدند و خواهان توضیحاتی در رابطه با آن شدند. دکتر مجید حاجیفرجی نیز در خصوص همین موضوع به پاره ای از توضیحات پرداختند و پاسخ گوی برخی از سوالات در این زمینه شدند:
رشته ی تغذیه از دوران قبل انقلاب در ایران شکل گرفت و پس از انقلاب نیز به راه خود ادامه داد و در سه مقطع کاردانی و کارشناسی و دکترا به جذب دانشجو در این رشته کرد.در این رشته بحث های مختلفی از قبیل سلامت تغذیه افراد جامعه، تغذیه سالم و روش زندگی مناسب و سالم، اپیدمیولوژی تغذیه مطرح می شود.افراد متخصص در این رشته می توانند کار تغذیه و رژیم درمانی را ادامه دهند.
در ایران چند متخصص تغذیه به کار خود مشغولند؟
تقریبا ۵ هزارو دویست نفر اعم از کارشناسان و کارشناسان ارشد و
متخصص تغذیه در سازمان نظام پزشکی کشور عضو هستند که می توانند با رعایت قوانین و معیار های لازم کار خود را شروع و ادامه دهند.
این افزایش آمار خوب است یا بد؟
این افزایش آمار، هم خوب است و هم بد. خوب از این نظر که افزایش فارغالتحصیلان در مقطع کارشناسی تغذیه میتواند سطح آگاهی و سلامت تغذیهای جامعه را افزایش دهد و بد هم از این نظر که اگر دانشجویان به سمت باز کردن دفاتر خصوصی بروند، آمار بیکاری بالا میرود و نگرانیهایی در مورد ارتقای دانشآموختگان بهوجود میآید. درواقع، هدف ما از آموزش و تربیت دانشجویان در رشته تغذیه، ایجاد پوشش سراسری در مدیریت بخش غذا، تغذیه بیمارستانی، تغذیه جامعه و تغذیه بالینی است و هدف، تشویق به تاسیس مراکز خصوصی مشاوره و رژیمدرمانی نبوده است. از اینرو، باید سازمان سنجش در جذب هدفمند دانشجویان رشتههای مختلف از جمله رشته تغذیه، حساسیت بیشتری به خرج دهد. البته ما ترجیح میدهیم برای ساماندهی نقش متخصصان تغذیه در جامعه، برای ارتقای آموزش آنها تا سطح دکترا اقدام کنیم. باید علاوه بر هدفمند کردن جذب دانشجوی تغذیه و ارتقای پذیرش دانشجویان در سطوح بالاتر، نگاه جدیتری به ایجاد گرایشهای تخصصیتر در رشته تغذیه داشته باشیم.
مردم باید با چه اهدافی به کارشناسان و متخصصان تغذیه مراجعه کنند؟
در حال حاضر، آن گروه از فارغالتحصیلانی که دفاتر مشاوره دارند، کار پیشگیری و ارتقای سلامت جامعه را انجام میدهند و میتوانند به تمام گروههای سنی و جنسی از جمله خانمهای باردار، کودکان و سالمندان، مشاوره و توصیه تغذیهای برای داشتن الگوی غذایی سالم و بهرهمندی از زندگی سلامت بدهند؛ یعنی همکاران ما از مقطع کارشناسی تا دکترا میتوانند مشاورههای تغذیهای لازم و مناسب را به مراجعان خود بدهند. از طرف دیگر، این افراد میتوانند به بیماران مختلف مانند بیماران قلبی، دیابتی، گوارشی، افراد چاق یا لاغر و… که مشکلات تغذیهای دارند هم مشاوره تغذیهای بدهند تا کمبودهای احتمالی ریزمغذیها در بدن این بیماران برای کنترل بهتر بیماری آنها جبران شود.
مگر در سالهای گذشته، فارغالتحصیلان تغذیه این اختیارها را نداشتند؟
داشتند ولی فقط در صورتی که بیماران را پزشکان مختلف به آنها ارجاع میدادند. این در حالی است که طی ۲ سال اخیر، مراجعان میتوانند بدون ارجاع از سوی پزشک متخصص، مستقیم به کارشناسان یا متخصصان تغذیه برای رفع مشکلات تغذیهای مراجعه کنند.
آیا دادن رژیمهای غذایی چاقی و لاغری، مختص متخصصانی است که دکترای تغذیه دارند یا کارشناسان و کارشناسان ارشد تغذیه هم میتوانند این کار را انجام دهند؟
از آنجا که تعریفی برای این مساله وجود ندارد، تمام فارغالتحصیلان تغذیه میتوانند رژیمهای لاغری، چاقی یا رژیمهای غذایی سالم برای بیماران مختلف تنظیم کنند، البته بهشرطی که اطلاعات خود را همیشه به روز نگه دارند و راهنماهای جدید تغذیه بالینی را بخوانند. اگر هرکدام از مشاوران و متخصصان تغذیه با هر مدرک دانشگاهی نتوانند رژیمهای غذایی درست و سالمی به مراجعان خود بدهند و آنها را با رژیمهای خود با مشکل روبرو کنند، مانند سایر اعضای تحتنظر سازمان نظام پزشکی، مورد پیگرد قانونی قرار خواهندگرفت.
آیا مردم میتوانند توقع تجویز دارو و مکملهای غذایی را هم از دانشآموختگان تغذیه داشته باشند؟
در آخرین اصلاحیهای که روسای دانشکدهها و پیشکسوتان تغذیه در زمان وزیر سابق بهداشت تصویب کردند، منعی برای تجویز مکملهای غذایی براساس راهنماهای موجود در این زمینه از سوی کارشناسان تغذیه در نظر گرفته نشد اما هیچکدام از کارشناسان و متخصصان تغذیه مجاز به تجویز هیچنوع دارویی نخواهند بود. تنها آن گروه از متخصصان تغذیه که مدرک پزشکی عمومی هم دارند، مجاز به تجویز دارو خواهندبود.
بهنظر شما مهمترین مشکلهای پیش روی جامعه تغذیه کشور چیست؟
یکی از مهمترین معضلات این است که متاسفانه این روزها افراد و مراکز زیادی مانند آرایشگاهها یا باشگاههای ورزشی که بههیچوجه متخصص در امر تغذیه و رژیمدرمانی نیستند، رژیمهای غذایی مختلف و در موارد زیادی، نادرست و غیراصولی به مردم و مراجعان میدهند در حالی که باید برای کنترل وزن و گرفتن برنامه صحیح غذایی، فقط به کارشناسان و متخصصان تغذیه مراجعه کرد.
مردم چطور میتوانند کارشناسان و متخصصان تغذیه دارای پروانه نظامپزشکی و مورد تایید سازمانهای ذیصلاح را بشناسند؟
فهرست اسامی کارشناسان و متخصصان مورد تایید ما و سازمان نظام پزشکی که برای رژیمدرمانی و مشاورههای تغذیهای آموزش آکادمیک دیدهاند، در سایت انجمن تغذیه ایران (به نشانی Ata-nut.org) و انجمن علمی تغذیه وجود دارد. ضمن اینکه تماس با دفتر این انجمنها هم میتواند در پیدا کردن متخصصان و کارشناسان تغذیه آموزشدیده کمککننده باشد. از طرف دیگر، متخصصان و کارشناسان تغذیه که دارای پروانه نظام پزشکی هستند، با وجود پسوند «ت» در سایت نظامپزشکی قابلشناسایی خواهند بود. معمولا در این سایتها، اسم، نشانی و ایمیل متخصص یا کارشناس مورد نظر درج شده است و میتوان با اطمینان برای امور تغذیه و رژیمدرمانی به او مراجعه کرد.
دکتر ربابه شیخالاسلام، متخصص اپیدمیولوژی تغذیه و رئیس انجمن حامی سلامت غذا و تغذیه
نقش متخصصان تغذیه در «خودمراقبتی»
این روزها شبکههای اجتماعی در دنیای مجازی فعالتر و به این دلیل افراد نیز به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. امروز دیگر میتوانیم با افرادی که در شهرستانهای دور در رشتهای خاص فعالیت میکنند، ارتباط برقرار کنیم و از مشکلاتشان باخبر شویم. اگر در گذشته فقط کتبی میتوانستیم از دغدغههای گروهی باخبر شویم، امروز در جمعی میتوانیم مشکلات را دستهبندی و به کمک هم، آنها را اولویتبندی کنیم. در حوزه سلامت و بهخصوص تغذیه نیز این اتفاق افتاده است. این روزها به راحتی میتوان از محدودیتها و شرایط نهچندان مساعد کارشناسان تغذیه مطلع شد. یکی از این مشکلات، تعریف نکردن جایگاه شفاف برای کارشناسان تغذیه در شبکه سلامت کشور است. اینکه گاهی با بیمهریهای جامعه پزشکی روبرو میشوند و در فعالیتهای گروهی به آنها بهایی داده نمیشود. اغلب اگر از ایشان بپرسید از کارشناسان تغذیه به چه منظوری میتوان استفاده کرد، میگویند فقط آشپزخانه. حال این آشپزخانه میتواند در بیمارستان باشد یا کارخانه.
اغلب آنها را بهعنوان ناظر امور آشپزخانههای بزرگ منصوب میکنند در حالی که در یک کارخانه با ۱۰۰ نفر کارگر یا یک سازمان با حدود۹۰۰ پرسنل، جای خالی کارشناسان تغذیه برای ارتقای سطح سلامت افراد خالی است زیرا مجبورند بیشتر وقتشان را به نظارت بر امور آشپزخانه سپری کنند و فرصتی باقی نمیماند که مشاورهای کوتاه به فردی که از کلسترول بالای ساده رنج میبرد، بدهند.
در روزهایی که سازمان بهداشت جهانی واژهای به نام «خودمراقبتی» را بهعنوان یکی از اولویتهای برنامهریزیهایش اعلام میکند، کارشناسان تغذیه در کشور با ناامیدی هرچه تمامتر به سرنوشت کاری نامعلومشان فکر میکنند، در حالی که این کارشناسان میتوانند برای افزایش سطح سواد تغذیهای جامعه و آموزش مردم، در حوزه پیشگیری گامی اثربخش و کارا بردارند. حتی در بیمارستانها این افراد قادرند کمکهای فراوانی به بیماران سرپایی یا بستری بکنند. از آنها میتوان در شبکه بهداشتی هم استفاده کرد در حالی که متاسفانه در اغلب شهرستانهای کشور حتی یک کارشناس تغذیه هم وجود ندارد و البته کارشناس تغذیه بیکار در شهرهای بزرگ نیز بسیارند که تمام این موارد نشان از عدم بهکارگیری صحیح و به موقع این نیروهای کار توانمند و البته جوان است.