موفقیت سازمانی چیست؟ موفقیت سازمانی را می توان مجموعه ای از عواملی دانست که منجر به موفقیت یک سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده خود می شود.
موفقیت سازمانی نیز مانند موفقیت در زندگی، موفقیت در کسب و کار و موفقیت در هر زمینه دیگری دارای اصولی است که تقریبا برای هر سازمانی یکسان است. در این مقاله قصد داریم که به بررسی عوامل موفقیت سازمانی بپردازیم.
عوامل موفقیت سازمانی
اگر یک سازمان را مانند یک ساعت در نظر بگیریم، برای اینکه بتواند کار خود را به بهترین نحو و بدون وقفه انجام دهد، نیازمند مجموعه ای از عوامل است که به صورت هماهنگ در راستای هدفی خاص فعالیت کنند. برای دستیابی به موفقیت سازمانی ، هر سازمان به ۵ فاکتور مهم نیاز دارد که در ادامه مطرح می شود.
۱- اهداف سازمان
هدف مهمترین عامل در موفقیت سازمانی است. این هدف است که مشخص می کند مسیر آینده یک سازمان به چه سمت خواهد بود. در واقع می توان هدف را مانند جاده ای ترسیم کرد که باعث موفقیت و یا عدم موفقیت یک سازمان می شود. از همین رو است که یکی از مهارت های کلیدی مدیران سازمان ها مهارت هدف گذاری است. آنها باید بتوانند اهداف کلی سازمان خود را به صورت شفاف و قابل اندازهگیری مشخص کنند. از آنجا که هدف سازمان رسیدن به وضعیت مطلوبی است که یک سازمان قصد رسیدن به آن را دارد، مدیران ارشد سازمان ها باید بتوانند با تعیین استراتژی های مناسب و ایجاد محیط مطلوب برای دسترسی به این استراتژی رسیدن به این مهم و موفقیت سازمانی را ممکن کنند.
به بیانی دیگر اهداف را می توان ماموریت ها و چشم اندازهای یک سازمان دانست که در پاسخ به سه سوال کجا هستیم؟ به کجا می رویم؟ و برای رسیدن به این هدف باید چه کنیم؟ داده می شود. برای هدف گذاری صحیح، اطلاع از ماموریت ها و چشم اندازهای یک سازمان ضروری است.
نکته حائز اهمیت در هدف گذاری سازمان ها این است که اهداف واقع بینانه باشند. از جمله ویژگیهای دیگری که یک هدف سازمانی خوب باید داشته باشد آن است که روشن و واضح باشد. هدف باید برای همه ذینفعان سودمند بوده و قابلیت انعطاف پذیری داشته باشد. علاوه بر آن هدف نباید یک مسئله کلی باشد بلکه باید قابل اندازه گیری باشد. در مجموع رعایت این نکات است که گام اساسی برای موفقیت سازمانی برداشته می شود.
۲- منابع انسانی (کارکنان)
شاید منابع انسانی را بتوان مهمترین رکن یک سازمان دانست. اگر در یک سازمان کارکنان و پرسنل وجود نداشته باشند، سازمان نمیتواند به اهداف خود و موفقیت سازمانی برسد. تریسی در واژه نامه منابع انسانی، منابع انسانی را به عنوان افرادی که کار می کنند و سازمان را به فعالیت می اندازند تعریف می کند.
منابع انسانی که شامل کارکنان یا پرسنل یک شرکت موسسه و یا سازمان است بخش مهمی از مباحث مدیریت سازمان ها تعریف میگردد. در واقع یکی از پایه های موفقیت یک سازمان منابع انسانی آن سازمان است که به دلیل اهمیت فراوان این موضوع رشته دانشگاهی تحت عنوان مدیریت منابع انسانی در بسیاری از دانشگاه های معتبر جهان تشکیل شده است.
مدیریت موفق منابع انسانی
بر اساس آنچه تحقیقات نشان داده است، یک مدیر منابع انسانی باید شش فعالیت کلیدی در ارتباط با کارکنان خود انجام دهد تا منابع انسانی باعث موفقیت سازمانی شود. این شهر فعالیت عبارتند از:
۱- مدیریت موثر افراد
۲- ارزیابی عملکرد منابع انسانی
۳- توسعه مواردی که باعث ارتقاء عملکرد فردی و موفقیت سازمانی می شود
۴- افزایش خلاقیت و نوآوری در جهت افزایش رقابت و موفقیت سازمانی
۵- اعمال رویکردهای نوآورانه در طراحی استراتژی برنامه ریزی و توسعه حرفه ای بین سازمانی
۶- مدیریت پیاده سازی و ادغام فناوری از طریق آموزش ارتباط و بهبودی منابع انسانی
در عصر حاضر نیروی انسانی متخصص و کارآمد آن چنان اهمیت دارد که تمام سازمانها و شرکتها در سرتاسر جهان میکوشند تا کارکنان خود را به صورت متخصص و متعهد کارآمد کنند و با افزایش آگاهی آنها، تا حد امکان از خروج آن ها از سازمان جلوگیری کنند. چرا که به مراتب استخدام یک نیروی انسانی جدید هزینه های بالاتری را برای سازمان به همراه خواهد داشت.
۳- منابع مالی (مادی)
منابع مالی و مادی را می توان مجموعه ای از تجهیزات و هزینه دانست که برای پرداخت هزینه های سازمان از جمله پرداخت حقوق کارکنان مصرف می شود. مدیریت صحیح منابع مالی در نهایت منجر به بهبود عملکرد و موفقیت سازمانی می شود.
مدیریت صحیح منابع مالی در یک سازمان دارای اهمیت زیادی است. به طوری که اگر این مدیریت صحیح انجام نشود ممکن است باعث ایجاد نارضایتی در مشتریان و حتی کارکنان یک سازمان شود که در نتیجه میتواند ضربات جبران ناپذیری را به سازمان وارد کند. به طوری که میتوان یکی از اصلی ترین دلایل شکست سازمان ها و کسب و کارها را عدم موفقیت در مدیریت جریان نقدینگی دانست.
۴- مشتری
معمولا مشتری به افراد خارج از سازمان اطلاق می شود که در ازای پرداخت هزینه، کالاها و یا خدماتی را از سازمان خریداری میکنند. مشتری در موفقیت سازمانی دارای نقش کلیدی است. آنچنان که پیتر دراکر سالها قبل در اهمیت مشتری گفته است که: هدف اصلی کسب و کارها باید به دست آوردن و نگهداری مشتری باشد.
برای جذب مشتری سازمان ها معمولا از بازاریابی استفاده می کنند. آنچه که باید در بازاریابی و جذب مشتریان، سازمان ها مورد توجه قرار دهند، این است که به مشتریان خود خدمات و یا کالاهایی بدهند که آنها نیاز دارند؛ نه چیزی که خود سازمان ها به دنبال آن هستند.
برای موفقیت سازمانی در جذب مشتری، باید آن سازمان به اصل افزایش وفاداری مشتری توجه کند. برای افزایش وفاداری مشتری راهکارهای زیادی وجود دارد که سازمان ها می توانند با انجام آنها مشتریان وفادار خود را نگه دارند؛ چرا که هزینه نگهداری مشتریان فعلی یک سازمان تقریبا ۷ برابر کمتر از جذب یک مشتری جدید است.
کلید ایجاد مشتریان وفادار و موفقیت سازمانی را می توان راضی نگه داشتن مشتریان دانست. یک سازمان باید در مشتریان خود به گونه ای احساس رضایت ایجاد کند که آنها به این نتیجه برسند که برای سازمان حائز اهمیت هستند. برای مدیریت فرآیندهای وفاداری مشتری crm یک راه حل مناسب است. سی آر ام را می توان ابزاری فوق العاده برای تبدیل مشتریان موجود به مشتریان وفادار سازمان مطرح کرد.
۵- فرآیندها و عملیات
فرآیند و عملیات را می توان مجموعه ای از فعالیت ها و اقداماتی دانست که کارکنان یا پرسنل یک سازمان برای دستیابی به اهداف ترسیم شده آن سازمان انجام می دهند.
عملیات سازمان آنچنان با یک سازمان عجین شده است که انجام درست و یا نادرست آن میتواند یک عامل مهم و کلیدی در شکست یا موفقیت سازمانی شود. عملکرد موثر موثر و صحیح کارکنان یک سازمان باعث میشود که همان ارزشی که سازمان به دنبال آن است ایجاد شود.
نتیجه گیری
به طور کلی آنچه از مقاله فوق می توان نتیجه گیری کرد، این است که برای دستیابی به موفقیت سازمانی باید عوامل مطرح شده در راستای یکدیگر، به طور صحیح انجام شود. به عبارت دیگر انجام صحیح چند مورد از موارد بالا، به تنها منجر به موفقیت سازمانی نمی شود؛ بلکه نقص در هر یک از عوامل مطرح شده ممکن است، باعث ایجاد باعث شکست و نابودی یک سازمان شود.
http://yavarian.ir